شغل و جهان آینده 1
بخش نخست از ترجمهی مقالهی «مهارتهای شغلی برای آینده در سال ۲۰۲۰»
بخش نخست از ترجمهی مقالهی «مهارتهای شغلی برای آینده در سال ۲۰۲۰»
جهان ما در حال تغییر است. اگرچه همواره تغییرات وجود داشتهاند، اما تغییرات کنونی و آنچه که در آیندهی نزدیک با آن مواجه خواهیم بود، موج بسیار بلندی در مسیر این تحولات است. تحول به دو روش اتفاق میافتد، نخست؛ تغییر در برخی عناصر و در ادامهی آنچه که بوده است، دوم؛ از میان رفتن آنچه که وجود داشت و تبدیل شدن به چیز دیگر و تحول بنیادین. تغییراتی که در دنیا کنونی پیشروی ماست، از هر دو نوع است، اما به نوع دوم نزدیکتر است. اگر قرار است در مسیر این تحولات برنده باشیم، شرط اصلی، داشتن آگاهی از این تحولات و البته ایجاد آمادگی لازم برای انطباق است.
من به این موضوع علاقهمند شدهام. به همین منظور در حال مطالعه و بررسی هستم. یکی از مطالب جالبی که دیدم، مقالهای از مرکز پژوهشهای دانشگاه فونیکس بود. ترجمهی آن را در دو بخش برای مطالعه دوستان ارائه خواهم کرد.
این نوشتار، ترجمهای آزاد از مقالهی «مهارتهای شغلی برای آینده در سال ۲۰۲۰»[1] است. اصل مقاله حاصل تحقیقاتیست که در موسسهی «برای آینده»[2] IFTF، وابسته به مرکز پژوهشهای دانشگاه فونیکس، صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله؛ آنا دیویس، دین فیدلر و مارینا گوربیس[3] هستند.
موسسهی «برای آینده»، یک گروه تحقیقات استراتژیک است که بهمدت ۴۰ سال است، بهصورت مستقل و غیرانتفاعی، در زمینهی آینده و پیشبینی روندها فعالیت میکند. این موسسه در منطقهی «پالو آلتو» ی کالیفرنیا واقع شده است. درونمایه کار موسسه این است که؛ روندها و تناقضاتی که موجب دگرگونی در بازارهای بینالمللی و جامعه جهانی میشود را شناسایی کنند. سپس به مخاطبان خود کمک میکنند تا بینش مناسبی درخصوص استراتژی کسبوُکار، روند طراحی، نوآوری و معضلات اجتماعی بهدست آورند. IFTF در تحقیقات خود بر تعداد زیادی از روندها عمیق شده است، از جمله؛ بهداشت و مراقبتهای بهداشتی حوزه فنآوری، محل کار و هویت انسانی.
دنیای در حال تکامل ما، در دههی آینده تغییرات چشمگیری را در حوزه فناوری شاهد خواهد بود. مرکز پژوهشهای دانشگاه فونیکس، تلاش کرده با تحقیقات دامنهدار بر روی کارآموزانی که در جستوُجوی کار هستند، دانشجویان دانشگاهی و فعالان صنعت، نتایج آموزشی را بهبود ببخشد و نیروی کار شایستهتری را آمادهی جهان پیشرو کند. نتایج این تحقیقات به افراد جویای کار کمک میکند، فهم درستی نسبت بهدنیای آینده و تحولات آن داشته باشند.
یک دههی پیش، کارگران در هر کشوری نگران بودند که چه کارهایی در خارج از کشور انجام میشود و این کارها چه تاثیری بر سرنوشت آنها خواهد داشت؛ امروزه شرکتهایی نظیر ODesk و LiveOps تلاش میکنند بهوسیله «رایانش ابری» تیمهایی را برای فروش، پشتیبانی مشتری و بسیاری از کارهای دیگر، در سراسر جهان پیدا کنند و به یکدیگر مرتبط سازند. از پنج سال پیش تاکنون سازمان ناسا تلاش کرد، میلیونها عکسی که بهوسیلهی تلسکوپهای گرفته شده را، جمعآوری و ساماندهی نماید، اما با کمک هزاران نفر از داوطلبان انسانی و قدرت سیستمهای کامپیوتری مشترک آنها که بهوسیلهی رایانش ابری در ارتباط هستند، تنها چند ماه طول میکشد تا این کار انجام شود.
«اتصال جهانی»، «دستگاههای هوشمند» و «رسانههای جدید»، فقط بخشی از نیروهای پیشرانی هستند که؛ در نحوه تفکر ما نسبت به شغل، کارهایی که باید انجام گیرد و مهارتهایی که ما باید در آینده بهدست آوریم، تغییر ایجاد میکنند. این پژوهش، آندسته از نیروهای پیشرانِ کلیدی را تحلیل میکند که چشمانداز کار را تغییر خواهند داد و تلاش میکند آندسته از مهارتهای کلیدی کار را که در 10 سال آینده مورد نیاز است، شناسایی کند.
بسیاری از پژوهشها تلاش کردهاند پیشبینیهای شغلیِ خاص و الزامات کار را مشخص کنند. یعنی بیان کنند که؛ مثلاً در ۵ سال آینده چه مشاغلی از بین خواهند رفت، یا چه مشاغلی بهموفقیت بیشتری میرسند. اما بارها مشخص شده که چنین پیشبینیهایی بسیار دشوار و اغلب اشتباه است. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است بهجای تمرکز بر شغلهای آینده، بهمهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در مشاغل آینده پرداخته شود.
موسسه آینده (IFTF) مدتها از روشهای رایج آیندهپژوهی، از جمله روشهای پیشۤبینی، روش دلفی، نظریه بازیها و غیره استفاده کرد. با این روشها به بررسی مسائل متنوعی مانند علم و فناوری آینده، آینده سازمانها و آیندهی آموزش و پرورش در سازمانهای مختلف از جمله شرکتهایی از لیست فورچون ۵۰۰، دولتها و مؤسسات پرداخته است. اکنون بعد از کسب تجارب بسیار به این نتیجه رسیده است که؛ در آیندهنگری میبایست فرآیندی از نظر تا عمل را در نظر گرفت. «پیشبینی» نقطهی آغازین این فرآیند است. این فرآیند به مردم امکان میدهد آیندهشناسی را در قالب بینشهای معنادار و اقداماتی که میتواند تضمینکنندهی موفقیت در آینده باشند، درک کنند.
در این پژوهش تلاش شده با پیشبینیهای بنیادین در زمینههای متنوعی مانند تحصیلات، فنآوری، جمعیتشناسی، کار وُ سلامت به یک چارچوب مناسب از پیشبینیهای ده ساله رسید. در چارچوب پیشبینی ده ساله، از روشی بهنام «سیگنال» استفاده میشود. روش سیگنال بهصورت جمعآوری دادهها به مدت طولانی و بررسی آن بر مبنای نظر کارشناسان و تحقیقات عمیق جهت درک الگوها عمل میکند. پس از بهدست آوردن اطلاعات لازم و درک روندها، توجه به تغییرات معنا مییابد. تغییرات از سیگنالها ریشه میگیرند.
سیگنال، معمولاً نوآوری یا اختلالِ کوچکِ محلی است، که بالقوه، نیرویی برای گسترش در مقیاس و توزیع جغرافیایی را داراست. یک سیگنال میتواند یک محصول جدید، یک عمل جدید، یک استراتژی بازار جدید، یک سیاست جدید یا تکنولوژی جدید باشد. به طور خلاصه، این چیزی است که توجه ما را در یک مقیاس و در یک منطقه جلب میکند و به پیامدهای بزرگتر برای سایر نقاط و حتی در سطح جهانی اشاره میکند. سیگنالها برای افرادی که در حال تلاش برای پیشبینی آیندهای بسیار نامعقول هستند، مفیدند، زیرا آنها تمایل دارند تا زودتر از روشهای سنتی علوم اجتماعی عمل کنند.
در این پژوهش، تلاش شده که با استفاده از روش سیگنال، برای یک پیشبینی ده ساله، عوامل کلیدی تغییر و نحوهی کار آنها تعیین شود. بههمین منظور، تمام دادهها مورد تجزیهوُتحلیل قرار گرفته و فیلتر شده تا در نهایت شش عامل بهعنوان «عوامل پیشران» و ده مهارت بهعنوان مهارتهای کلیدی، مورد نیاز نیروی کار، در دنیای پیشرو شناسایی شد.
«آکادمی توانش با گرد هم آوردن صاحب نظرانی از حوزه های مختلف دانش، که بینشی عمیق در رشته خود و ذهنی پویا در فهم تحول دارند، تلاش می کند درک بهتری نسبت به آینده پیش رو داشته باشند و با شناسایی عوامل تحول، راهکارهای میان رشته ای جهت توسعه ی مهارت های زندگی لازم برای کامیابی در آینده را در دوران عدم قطعیت، در اختیار عموم علاقمند بگذارد.»
محسن ترابی کمال هستم. دانش آموخته ی رشته مدیریت. تلاش کرده ام در مسیر ایجاد یک دیدگاه میان رشته ای، راهبر مهارت های زندگی شغلی آینده باشم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!